انتقادمجید انصاری
دولت نهم روشهایی در عرصههای مختلف به خصوص عرصه مدیریت انجام داده است که هیچ نشانهای از پذیرش انتقاد وجود ندارد و از این رو هیچ چشمانداز روشنی را نمیتوان برای حضور این دولت در دور دوم ریاستجمهوری مشاهده کرد.
حجتالاسلام والمسلمین مجید انصاری که در جلسه شورای عمومی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران سخن میگفت، در ادامه بر لزوم توجه جدی و استفاده از همه فرصتها برای ایجاد الزامات مذکور تاکید کرد.
انصاری خاطرنشان کرد:«انقلاب اسلامی سه دهه پرفراز و نشیب و پرتلاطم را پشت سرگذاشته است که هر یک از این دههها دارای اقتضائات، مشکلات و مسائل خاص خود بوده و با این وجود دریک جمعبندی کلی میتوان به این نکته پی برد که انقلاب اسلامی در طول این سه دهه با سلامت و سربلندی و با پرداختن هزینههای بسیار سنگین این دوران را پشت سرگذاشته است.
امروز مردم و انقلاب اسلامی تجربه بسیار گرانسنگی را از مسائل مختلف، نقطه قوتها، ضعفها و فراز و نشیبهای گوناگون و مواجهه با مشکلات داخلی، تهدیدها و فشارها پشت سر گذاشتهاند و کمتر میتوان در تاریخ 30 ساله یک ملت و یک انقلاب اینگونه حجم انبوهی از تجربیات مختلف را که در میدان عمل رخ داده، مشاهده کرد.»
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در تشریح فراز و نشیبهای انقلاب اسلامی در طول سه دهه گذشته اظهار کرد:« دو سال ابتدایی انقلاب به دلیل مسائل تحمیلی و حرکت گروهها دست کمی از جنگ نداشت از این رو میتوان با احتساب این دو سال یک دوران 10 سالهای را برای مردم ایران و انقلاب در نظر گرفت که طی آن تجربیات بسیاری را پشت سر گذاشتند.
امروز در دنیا این تجربیات به صورت نوین در نظام مدیریتی، دفاعی و غیره قابل بحث و بررسی است. ایران اسلامی این مقطع را با سربلندی بسیار و هزینهی سنگین بالغ بر بیش از 260 هزار شهید و جانباز و دهها هزار اسیر و آزاده پشت سر گذاشته است.»
انصاری اضافه کرد:« رهبری نظام و مسئولان درپایان سه دهه انقلاب اسلامی به این جمعبندی رسیدند که کشور در شرایط مناسبی برای برنامهریزی درازمدت قرار دارد بدان معنا که میتوان با استفاده از امکانات و تجربیات، آیندهای با افق 20 ساله را تنظیم کرد. از این رو سند چشمانداز به عنوان نقشه راه با محاسبات و مبتنی بر واقعیات طراحی شد.
البته کار اولیه تنظیم این سند با همکاری دولت اصلاحات و شخص آقای خاتمی و توسط کمیسیونهای تخصصی مجمع تشخیص مصلحت نظام انجام و به تائید مقام معظم رهبری رسید. ایشان نیز این سند را به عنوان سند بالادستی و معتبر برای همه ارکان حکومت لازمالاجرا دانستند و ابلاغ کردند.»
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با طرح این پرسش که محتوای سند چشمانداز چیست و ارتباط آن با ریاست جمهوری دوره دهم را چطور باید تعریف کرد؟ گفت:« مطابق سند چشمانداز ایران باید در افق 1404 کشوری توسعه یافته باشد که این توسعه یافتگی با شاخصها و مسائل جهانی همراه با بومی سازی، توسعه علمی و مبتنی بر ارزشهای اسلامی و انقلابی تعریف میشود.
الگوی توسعه یافتگی مدنظر ما بر اساس الگوهای جهانی همراه با توسعهیافتگی در عرصه اخلاق و معنویت است که این موضوع کار را دشوارتر میکند.»
انصاری اضافه کرد:« طبق سند چشمانداز ایران باید کشوری توسعه یافته با قدرت اول اقتصادی،علمی، فناوری وسیاسی در خاورمیانه باشد. این ایران توسعه یافته و قدرت اول اقتصادی، علمی، فناوری و سیاسی در منطقه باید الهامبخش در جهان اسلام و دارای تعامل سازندهای با جهان باشد.»
وی در ادامه گفت:« این ایران با پیشرفت و رسیدن به شاخصهای علمی و فناوری، سیاسی و توسعه یافته میتواند در جهان اسلام الهامبخش باشد؛ بدان معنا که درچنین شرایطی ایران توانسته در پرتو شعارهای انقلاب و برنامههای اسلامی در سطح کلان و خرد و درحالی که با قدرتهای جهانی که با او درحال نبرد هستند به بالاترین سطح دست پیدا کند و در این صورت مطمئنا در جهان اسلام الهامبخش خواهد بود.»
وی در ادامه تاکید کرد:« رسیدن به امر الهامبخشی در جهان اسلام احتیاج به ایجاد زمینههایی برای رسیدن به اهداف مقدماتی سند چشمانداز دارد، این موضوع در فضای بستهای که دور خود را حصار بکشیم رخ نمیدهد. بر این اساس باید مدیریت کلان و سیاستگذاریهای کلی به گونهای باشد که کشور با دنیا تعامل سازنده داشته باشد.»
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام اضافه کرد:« قرار بود سند چشمانداز 20 ساله در دانشگاهها و صداوسیما به صورت علمی و مبتنی برنگاه عمیق به بحث و بررسی گذاشته شود که متاسفانه تاکنون چنین امری محقق نشده است.امروز رقبای ما درمنطقه همچون ترکیه و عربستان سعودی هستند.
ترکیه با اقتصادی بسیار شتابان و مدیریتی بسیار کارآمد ظرف دو دهه تورم سه رقمی را به تورم تک رقمی به صورت ثابت رساند. رشد اقتصادیاش نیز با شیب مطمئن و تصاعدی درحال افزایش است و جای خود را در بازارهای جهانی محکم کرده است.
وضعیت عربستان سعودی نیز مشخص است، از سوی دیگر با وجودی که ما رژیم اشغالگر قدس را به رسمیت نمیشناسیم، اما این رژیم در این منطقه ساکن است و ما نیز باید قدرتهای خود را به گونهای افزایش دهیم که این قدرتها نسبت به این رژیم زیادتر باشد.»
وی با بیان اینکه چهار برنامه پنج ساله توسعه برای عملیاتی شدن سند چشمانداز 20 ساله در نظر گرفته شده است، گفت:« با وجود تدوین برنامه چهارم توسعه، اما برنامهی اصلی عملیاتی سند چشمانداز که حکم فونداسیون را برای همه بخشها ایفا میکند و تاثیرگذاریش بسیار سنگین است برنامه پنجم توسعه است، اگر بر روی این برنامه صحیح سرمایهگذاری و برنامهریزی شود تضمینی برای ادامه راه در برنامههای ششم و هفتم توسعه وجود دارد.»
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد:« سیاستهای کلی برنامه پنجم توسعه مبتنی برالزامات سند چشمانداز با اهداف کمی و کیفی شفاف درمجمع تشخیص مصلحت به تصویب و تائید مقام معظم رهبری رسید و به دولت ابلاغ شد. این سند باید پس از تصویب در مجلس به همهی ارکان نظام ابلاغ شود. البته نقش دولت در برنامهی پنج ساله بسیار تعیین کننده و کلیدی است به گونهای که میتوان 70 تا 80 درصد از موفقیت برنامهها و سند چشمانداز را در گرو داشتن قوه مجریهای توانا، چالاک، خردورز، تجربهمحور، تجربهگرا و جمعمحور دانست.»
انصاری با طرح این پرسش که آیا دولت نهم ظرف مناسبی برای برنامه پنج ساله توسعه بوده است و آیا ادامه این دولت با چنین رفتارهایی که در طول چهار سال گذشته از خود به جای گذاشته است ما را به اهداف خود نزدیک میکند و قطار توسعه را در ریل طبیعیاش پیش میبرد؟ ابراز عقیده کرد:« بنده بدون اینکه نگاه جناحی، سیاسی و تنگ نظریهای کودکانه و حسودانه داشته باشم با نگاهی مبتنی بر داوری عادلانه و مسئولانه اذعان دارم که متاسفانه دولت نهم در زمینههای مختلف از برنامه و این نقشه راه (سند چشمانداز) انحراف پیدا کرده و فرصتهایی را از دست داده است.
البته در این بین نه تنها فرصتهای بسیاری در اجرای برنامه چهارم توسعه از بین رفته بلکه عقبگردهایی در این زمینه رخ داده است که این موضوع به مثابه فردی است که محمولهای را به نیمه راه رسانده و فرد دیگری آن را رها کرده و به ته دره میفرستد. با چنین نگاهی تمام جریانات سیاسی با هر گرایش و همه علاقمندان به نظام با دیدن این نقشه راه و تهدیدات موجود و الزامات تعریف شده برای حرکت و پیشرفت کشور تردید نمیکنند که رفتار دولت کنونی به هیچ وجه با این سند و شرایط مطابقت نمیکند.»
عضو مجمع روحانیون مبارز در ادامه اظهار کرد: « ممکن است امروز افراد به دلیل مسائل حزبی مجبور به حمایت شوند و بعضا کجدار و مریض میگویند که از رییس جمهور فعلی حمایت منتقدانه دارند. این سخنان در صورتی باید بیان شود که چارهای وجود نداشته و تنها یک فرد در انتخابات حضور داشته باشد اما اگر امکان انتخاب فرد بهتری فراهم باشد این رویکرد، رویکرد مناسبی نیست آیا در درون جبههی اصولگرا فردی قویتر، محبوبتر و مقبولتر نیست.میگویند حمایت انتقادآمیز داریم این تنها یک لفظ محترمانه است.»
انصاری ابرازداشت:« درطول سه سال گذشته درجلساتی که با دوستان اصولگرا درسطوح مختلف داشتهام بعضا آنها تندتر از ما و یا مثل ما به سیاستهای اجرایی انتقاد داشتند که میتوان نمونه آن را در نطقهای پیش از دستور نمایندگان مجلس به خوبی مشاهده کرد.»
وی با تاکید بر اینکه کشور در آستانه یک انتخاب، انتخاب رییسجمهور، خلبانی برای هواپیما و ناخدایی برای کشتی است، اظهارعقیده کرد که دولت نهم روشهایی در عرصههای مختلف به خصوص عرصه مدیریت انجام داده است که هیچ نشانهای از پذیرش انتقاد وجود ندارد و از این رو هیچ چشمانداز روشنی را نمیتوان برای حضور این دولت در دور دوم ریاستجمهوری مشاهده کرد.
وی در ادامه توضیح داد:« ما در زمانی قرار داریم که دنیا به پیشرفتهای مهمی دست یافته است قرار است در این دوره زمانی بسیاری از شیوههای سنتی جمع شود و از ابزار و امکانات به خوبی بهرهبرداری شود طبق الزامات سند چشمانداز، دولت باید کوچک و چالاک شود که برهمین مبنا یکسری احکام با شاخصهای مشخصی وجود دارد، به طور مثال باید سالانه در طول هر برنامه توسعه یک درصد از تعداد کارکنان دولت کاهش پیدا کند و 10 درصد از اتکای بودجه جاری کشور به درآمدهای نفتی کم شود همچنین نقش مداخلهی سیستم دولت در اقتصاد سالانه 20 درصد کاهش و سهم تعاونی در اقتصاد ملی به 25 درصد افزایش پیدا کند.»
انصاری ادامه داد:« از آنجا که بدون دستیابی به درآمد سرانه بالا توام با توزیع عادلانه نمیتوان به کشوری توسعه یافته تبدیل شد باید درآمد سرانه طبق برنامههای توسعه بالای 10 هزار دلار باشد چرا که در غیر این صورت فساد و فقر و ناهنجاری ناشی از فقر افزایش پیدا میکند.»
وی با انتقاد از برخی موارد مربوط به سفرهای استانی رییسجمهور به آنچه دعوت از مردم برای دادن نامههای خود به رییس جمهور در خیابان میخواند اشاره کرد و گفت:« در این شرایط در یکی از استانها تنها 12 هزار نفر برای رسیدن نامهایشان ساعتهای متمادی را در خیابانها به سر میبرند و مجبور میشوند همدیگر را هل دهند تا نامهها را به رییسجمهور برسانند آیا این رویکرد حکایت از کرامت انسانی در دنیای قرن بیست و یکم دارد؟ آنها طبق ادعایشان خود را نوکر مردم میدانند در کجای دنیا یک نوکر با مردم خود اینگونه برخورد میکند؟»
انصاری ادامه داد:« چرا باید کشور به گونهای اداره شود که هر فرد مجبور شود برای حل مشکلات و مسائل خود مستقیم به دومین مقام کشور بعد از مقام معظم رهبری مراجعه کند. میانگین نامههای اخذ شده در هر سفر استانی 500 هزار نامه است که درصد بالایی از آنها مربوط به تقاضای مساعدت و کمک نقدی است در یکی از استانها از 300 هزار نامه دریافتی، 90 هزار نامه به کمیتهی امداد امام ارجاع داده شده و دولت شش میلیارد تومان در این زمینه خرج کرده است.
آیا این رویکرد شاخص توسعه یافتگی است که 90 هزار نفر در صف کمیته امداد برای دریافت کمکهای نقدی بروند؟ آیا نباید کشور به گونهای مدیریت شود که همه دستگاهها به صورت اتوماتیک مشکلات مردم را برطرف کنند؟»
وی با بیان این که وجود یک میلیون نامه شکواییه افتخار نیست، این موضوع را دلیل ناکارآمدی مدیریتی خواند و گفت:« ازسوی دیگر در چند هفته پیش که گزارش سالانه مربوط به ارزیابی میزان فساد اداری، دستگاههای دولتی و غیره اعلام شد با کمال شرمندگی و تاسف جمهوری اسلامی در میان 188 کشور رتبه 148 را اخذ کرد.این به معنای20 پله سقوط در فساد اداری ظرف سه و سال نیم گذشته است.»
انصاری ادامه داد:« دولت احمدینژاد زمانی که دولت خاتمی را تحویل گرفت سه و نیم میلیون کارمند دولتی داشت.این دولت ابزاری قانونی در اختیارش است که به راحتی میتواند دولت را کوچک کند چرا که در دولتهای گذشته سیاستهای اصل 44 به این وضوح ابلاغ نشده بود و شورای نگهبان اجازه هرگونه اصلاحی را به دولتها برای کوچک شدن به دلیل مغایرت با قانون اساسی نمیداد. براین اساس دردولت کنونی عملیاتی شدن ابلاغ سیاستهای اصل 44 مانع بزرگی را از سر راه خصوصی سازی و کوچک شدن برداشت.»
انصاری با بیان اینکه دولت نهم از درآمد عظیم نفتی برخوردار بود،گفت:« خاتمی در طول هشت سال اصلاحات تلاشهای فراوانی برای جلب اعتماد جهانی در جهت سرمایهگذاری و کاهش ریسک انجام داد. بر این مبنا اگر روند توسعه تعاملات جهانی تاکنون ادامه پیدا میکرد امروز باید دولت کوچک، چالاک و دارای قویترین مغزهای دولتی بود. در این مورد از دولت خواستاریم که در گزارشی اعلام کند تاکنون چه میزان از کارکنان و مدیران دولتی کاهش یافته است.»
وی در توضیح چگونگی بررسی حجم دولت گفت: « میزان بودجهی جاری نسبت به بودجه کل، از جمله ابزارهای مهم برای بررسی حجم دولت است. هر مقدار بودجه جاری در تناسب با بودجه کل، کوچکتر شود و رضایتمندی مردم افزایش یابد از کارآمدی دولت حکایت میکند. این در حالی است که در آغاز دولت نهم بودجه جاری 23 هزار میلیارد تومان بود اما اکنون این بودجه بالغ بر 90 هزار میلیارد تومان برآورد میشود.»
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام به بررسی معایب و مزیتهای سفرهای استانی دولت پرداخت و گفت: « سفرهای استانی در حدی که مسئولان از زندگی مردم مطلع شوند و ارتباط عاطفی و پیوندهای دوستانه بین دولتمردان و مردم حاکم شود قابل دفاع است.
ولی سوال اینجاست که در کجای دنیا میپذیرند که رییسجمهور و هیات دولت جایگزین همهی نهادهای استانها و شهرهای مختلفی باشند که مردم برای تشکیل آنها هزینه کردهاند؟ رویکرد هیات دولت به گونهای است که در سفرهای استانی خود را جایگزین استانداریها، فرمانداریها و غیره میکند و به طور مثال به جای شورای برنامهریزی استان و یا شهرستان، مجمع عمومی شرکت نفت، گاز، آب و فاضلاب و غیره تصمیمگیری میکند.
سپس افتخار میکنند که قید و بندها را باز کرده و همه شوراها و نهادها را منحل کرده است؛ یک شبه تمام ساختارهایی که طی 80 سال گذشته در برنامهریزیهای مختلف پایهریزی شده منحل میشود و دولت نهم همه این ساختارها را در زیر چتر خود و در هیات دولت متمرکز میکند. آیا هیات دولت آنقدر وقت و توانایی دارد که به همهی این کارها رسیدگی کند؟»
حجتالاسلام والمسلمین مجید انصاری که در جلسه شورای عمومی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران سخن میگفت، در ادامه بر لزوم توجه جدی و استفاده از همه فرصتها برای ایجاد الزامات مذکور تاکید کرد.
انصاری خاطرنشان کرد:«انقلاب اسلامی سه دهه پرفراز و نشیب و پرتلاطم را پشت سرگذاشته است که هر یک از این دههها دارای اقتضائات، مشکلات و مسائل خاص خود بوده و با این وجود دریک جمعبندی کلی میتوان به این نکته پی برد که انقلاب اسلامی در طول این سه دهه با سلامت و سربلندی و با پرداختن هزینههای بسیار سنگین این دوران را پشت سرگذاشته است.
امروز مردم و انقلاب اسلامی تجربه بسیار گرانسنگی را از مسائل مختلف، نقطه قوتها، ضعفها و فراز و نشیبهای گوناگون و مواجهه با مشکلات داخلی، تهدیدها و فشارها پشت سر گذاشتهاند و کمتر میتوان در تاریخ 30 ساله یک ملت و یک انقلاب اینگونه حجم انبوهی از تجربیات مختلف را که در میدان عمل رخ داده، مشاهده کرد.»
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در تشریح فراز و نشیبهای انقلاب اسلامی در طول سه دهه گذشته اظهار کرد:« دو سال ابتدایی انقلاب به دلیل مسائل تحمیلی و حرکت گروهها دست کمی از جنگ نداشت از این رو میتوان با احتساب این دو سال یک دوران 10 سالهای را برای مردم ایران و انقلاب در نظر گرفت که طی آن تجربیات بسیاری را پشت سر گذاشتند.
امروز در دنیا این تجربیات به صورت نوین در نظام مدیریتی، دفاعی و غیره قابل بحث و بررسی است. ایران اسلامی این مقطع را با سربلندی بسیار و هزینهی سنگین بالغ بر بیش از 260 هزار شهید و جانباز و دهها هزار اسیر و آزاده پشت سر گذاشته است.»
انصاری اضافه کرد:« رهبری نظام و مسئولان درپایان سه دهه انقلاب اسلامی به این جمعبندی رسیدند که کشور در شرایط مناسبی برای برنامهریزی درازمدت قرار دارد بدان معنا که میتوان با استفاده از امکانات و تجربیات، آیندهای با افق 20 ساله را تنظیم کرد. از این رو سند چشمانداز به عنوان نقشه راه با محاسبات و مبتنی بر واقعیات طراحی شد.
البته کار اولیه تنظیم این سند با همکاری دولت اصلاحات و شخص آقای خاتمی و توسط کمیسیونهای تخصصی مجمع تشخیص مصلحت نظام انجام و به تائید مقام معظم رهبری رسید. ایشان نیز این سند را به عنوان سند بالادستی و معتبر برای همه ارکان حکومت لازمالاجرا دانستند و ابلاغ کردند.»
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با طرح این پرسش که محتوای سند چشمانداز چیست و ارتباط آن با ریاست جمهوری دوره دهم را چطور باید تعریف کرد؟ گفت:« مطابق سند چشمانداز ایران باید در افق 1404 کشوری توسعه یافته باشد که این توسعه یافتگی با شاخصها و مسائل جهانی همراه با بومی سازی، توسعه علمی و مبتنی بر ارزشهای اسلامی و انقلابی تعریف میشود.
الگوی توسعه یافتگی مدنظر ما بر اساس الگوهای جهانی همراه با توسعهیافتگی در عرصه اخلاق و معنویت است که این موضوع کار را دشوارتر میکند.»
انصاری اضافه کرد:« طبق سند چشمانداز ایران باید کشوری توسعه یافته با قدرت اول اقتصادی،علمی، فناوری وسیاسی در خاورمیانه باشد. این ایران توسعه یافته و قدرت اول اقتصادی، علمی، فناوری و سیاسی در منطقه باید الهامبخش در جهان اسلام و دارای تعامل سازندهای با جهان باشد.»
وی در ادامه گفت:« این ایران با پیشرفت و رسیدن به شاخصهای علمی و فناوری، سیاسی و توسعه یافته میتواند در جهان اسلام الهامبخش باشد؛ بدان معنا که درچنین شرایطی ایران توانسته در پرتو شعارهای انقلاب و برنامههای اسلامی در سطح کلان و خرد و درحالی که با قدرتهای جهانی که با او درحال نبرد هستند به بالاترین سطح دست پیدا کند و در این صورت مطمئنا در جهان اسلام الهامبخش خواهد بود.»
وی در ادامه تاکید کرد:« رسیدن به امر الهامبخشی در جهان اسلام احتیاج به ایجاد زمینههایی برای رسیدن به اهداف مقدماتی سند چشمانداز دارد، این موضوع در فضای بستهای که دور خود را حصار بکشیم رخ نمیدهد. بر این اساس باید مدیریت کلان و سیاستگذاریهای کلی به گونهای باشد که کشور با دنیا تعامل سازنده داشته باشد.»
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام اضافه کرد:« قرار بود سند چشمانداز 20 ساله در دانشگاهها و صداوسیما به صورت علمی و مبتنی برنگاه عمیق به بحث و بررسی گذاشته شود که متاسفانه تاکنون چنین امری محقق نشده است.امروز رقبای ما درمنطقه همچون ترکیه و عربستان سعودی هستند.
ترکیه با اقتصادی بسیار شتابان و مدیریتی بسیار کارآمد ظرف دو دهه تورم سه رقمی را به تورم تک رقمی به صورت ثابت رساند. رشد اقتصادیاش نیز با شیب مطمئن و تصاعدی درحال افزایش است و جای خود را در بازارهای جهانی محکم کرده است.
وضعیت عربستان سعودی نیز مشخص است، از سوی دیگر با وجودی که ما رژیم اشغالگر قدس را به رسمیت نمیشناسیم، اما این رژیم در این منطقه ساکن است و ما نیز باید قدرتهای خود را به گونهای افزایش دهیم که این قدرتها نسبت به این رژیم زیادتر باشد.»
وی با بیان اینکه چهار برنامه پنج ساله توسعه برای عملیاتی شدن سند چشمانداز 20 ساله در نظر گرفته شده است، گفت:« با وجود تدوین برنامه چهارم توسعه، اما برنامهی اصلی عملیاتی سند چشمانداز که حکم فونداسیون را برای همه بخشها ایفا میکند و تاثیرگذاریش بسیار سنگین است برنامه پنجم توسعه است، اگر بر روی این برنامه صحیح سرمایهگذاری و برنامهریزی شود تضمینی برای ادامه راه در برنامههای ششم و هفتم توسعه وجود دارد.»
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد:« سیاستهای کلی برنامه پنجم توسعه مبتنی برالزامات سند چشمانداز با اهداف کمی و کیفی شفاف درمجمع تشخیص مصلحت به تصویب و تائید مقام معظم رهبری رسید و به دولت ابلاغ شد. این سند باید پس از تصویب در مجلس به همهی ارکان نظام ابلاغ شود. البته نقش دولت در برنامهی پنج ساله بسیار تعیین کننده و کلیدی است به گونهای که میتوان 70 تا 80 درصد از موفقیت برنامهها و سند چشمانداز را در گرو داشتن قوه مجریهای توانا، چالاک، خردورز، تجربهمحور، تجربهگرا و جمعمحور دانست.»
انصاری با طرح این پرسش که آیا دولت نهم ظرف مناسبی برای برنامه پنج ساله توسعه بوده است و آیا ادامه این دولت با چنین رفتارهایی که در طول چهار سال گذشته از خود به جای گذاشته است ما را به اهداف خود نزدیک میکند و قطار توسعه را در ریل طبیعیاش پیش میبرد؟ ابراز عقیده کرد:« بنده بدون اینکه نگاه جناحی، سیاسی و تنگ نظریهای کودکانه و حسودانه داشته باشم با نگاهی مبتنی بر داوری عادلانه و مسئولانه اذعان دارم که متاسفانه دولت نهم در زمینههای مختلف از برنامه و این نقشه راه (سند چشمانداز) انحراف پیدا کرده و فرصتهایی را از دست داده است.
البته در این بین نه تنها فرصتهای بسیاری در اجرای برنامه چهارم توسعه از بین رفته بلکه عقبگردهایی در این زمینه رخ داده است که این موضوع به مثابه فردی است که محمولهای را به نیمه راه رسانده و فرد دیگری آن را رها کرده و به ته دره میفرستد. با چنین نگاهی تمام جریانات سیاسی با هر گرایش و همه علاقمندان به نظام با دیدن این نقشه راه و تهدیدات موجود و الزامات تعریف شده برای حرکت و پیشرفت کشور تردید نمیکنند که رفتار دولت کنونی به هیچ وجه با این سند و شرایط مطابقت نمیکند.»
عضو مجمع روحانیون مبارز در ادامه اظهار کرد: « ممکن است امروز افراد به دلیل مسائل حزبی مجبور به حمایت شوند و بعضا کجدار و مریض میگویند که از رییس جمهور فعلی حمایت منتقدانه دارند. این سخنان در صورتی باید بیان شود که چارهای وجود نداشته و تنها یک فرد در انتخابات حضور داشته باشد اما اگر امکان انتخاب فرد بهتری فراهم باشد این رویکرد، رویکرد مناسبی نیست آیا در درون جبههی اصولگرا فردی قویتر، محبوبتر و مقبولتر نیست.میگویند حمایت انتقادآمیز داریم این تنها یک لفظ محترمانه است.»
انصاری ابرازداشت:« درطول سه سال گذشته درجلساتی که با دوستان اصولگرا درسطوح مختلف داشتهام بعضا آنها تندتر از ما و یا مثل ما به سیاستهای اجرایی انتقاد داشتند که میتوان نمونه آن را در نطقهای پیش از دستور نمایندگان مجلس به خوبی مشاهده کرد.»
وی با تاکید بر اینکه کشور در آستانه یک انتخاب، انتخاب رییسجمهور، خلبانی برای هواپیما و ناخدایی برای کشتی است، اظهارعقیده کرد که دولت نهم روشهایی در عرصههای مختلف به خصوص عرصه مدیریت انجام داده است که هیچ نشانهای از پذیرش انتقاد وجود ندارد و از این رو هیچ چشمانداز روشنی را نمیتوان برای حضور این دولت در دور دوم ریاستجمهوری مشاهده کرد.
وی در ادامه توضیح داد:« ما در زمانی قرار داریم که دنیا به پیشرفتهای مهمی دست یافته است قرار است در این دوره زمانی بسیاری از شیوههای سنتی جمع شود و از ابزار و امکانات به خوبی بهرهبرداری شود طبق الزامات سند چشمانداز، دولت باید کوچک و چالاک شود که برهمین مبنا یکسری احکام با شاخصهای مشخصی وجود دارد، به طور مثال باید سالانه در طول هر برنامه توسعه یک درصد از تعداد کارکنان دولت کاهش پیدا کند و 10 درصد از اتکای بودجه جاری کشور به درآمدهای نفتی کم شود همچنین نقش مداخلهی سیستم دولت در اقتصاد سالانه 20 درصد کاهش و سهم تعاونی در اقتصاد ملی به 25 درصد افزایش پیدا کند.»
انصاری ادامه داد:« از آنجا که بدون دستیابی به درآمد سرانه بالا توام با توزیع عادلانه نمیتوان به کشوری توسعه یافته تبدیل شد باید درآمد سرانه طبق برنامههای توسعه بالای 10 هزار دلار باشد چرا که در غیر این صورت فساد و فقر و ناهنجاری ناشی از فقر افزایش پیدا میکند.»
وی با انتقاد از برخی موارد مربوط به سفرهای استانی رییسجمهور به آنچه دعوت از مردم برای دادن نامههای خود به رییس جمهور در خیابان میخواند اشاره کرد و گفت:« در این شرایط در یکی از استانها تنها 12 هزار نفر برای رسیدن نامهایشان ساعتهای متمادی را در خیابانها به سر میبرند و مجبور میشوند همدیگر را هل دهند تا نامهها را به رییسجمهور برسانند آیا این رویکرد حکایت از کرامت انسانی در دنیای قرن بیست و یکم دارد؟ آنها طبق ادعایشان خود را نوکر مردم میدانند در کجای دنیا یک نوکر با مردم خود اینگونه برخورد میکند؟»
انصاری ادامه داد:« چرا باید کشور به گونهای اداره شود که هر فرد مجبور شود برای حل مشکلات و مسائل خود مستقیم به دومین مقام کشور بعد از مقام معظم رهبری مراجعه کند. میانگین نامههای اخذ شده در هر سفر استانی 500 هزار نامه است که درصد بالایی از آنها مربوط به تقاضای مساعدت و کمک نقدی است در یکی از استانها از 300 هزار نامه دریافتی، 90 هزار نامه به کمیتهی امداد امام ارجاع داده شده و دولت شش میلیارد تومان در این زمینه خرج کرده است.
آیا این رویکرد شاخص توسعه یافتگی است که 90 هزار نفر در صف کمیته امداد برای دریافت کمکهای نقدی بروند؟ آیا نباید کشور به گونهای مدیریت شود که همه دستگاهها به صورت اتوماتیک مشکلات مردم را برطرف کنند؟»
وی با بیان این که وجود یک میلیون نامه شکواییه افتخار نیست، این موضوع را دلیل ناکارآمدی مدیریتی خواند و گفت:« ازسوی دیگر در چند هفته پیش که گزارش سالانه مربوط به ارزیابی میزان فساد اداری، دستگاههای دولتی و غیره اعلام شد با کمال شرمندگی و تاسف جمهوری اسلامی در میان 188 کشور رتبه 148 را اخذ کرد.این به معنای20 پله سقوط در فساد اداری ظرف سه و سال نیم گذشته است.»
انصاری ادامه داد:« دولت احمدینژاد زمانی که دولت خاتمی را تحویل گرفت سه و نیم میلیون کارمند دولتی داشت.این دولت ابزاری قانونی در اختیارش است که به راحتی میتواند دولت را کوچک کند چرا که در دولتهای گذشته سیاستهای اصل 44 به این وضوح ابلاغ نشده بود و شورای نگهبان اجازه هرگونه اصلاحی را به دولتها برای کوچک شدن به دلیل مغایرت با قانون اساسی نمیداد. براین اساس دردولت کنونی عملیاتی شدن ابلاغ سیاستهای اصل 44 مانع بزرگی را از سر راه خصوصی سازی و کوچک شدن برداشت.»
انصاری با بیان اینکه دولت نهم از درآمد عظیم نفتی برخوردار بود،گفت:« خاتمی در طول هشت سال اصلاحات تلاشهای فراوانی برای جلب اعتماد جهانی در جهت سرمایهگذاری و کاهش ریسک انجام داد. بر این مبنا اگر روند توسعه تعاملات جهانی تاکنون ادامه پیدا میکرد امروز باید دولت کوچک، چالاک و دارای قویترین مغزهای دولتی بود. در این مورد از دولت خواستاریم که در گزارشی اعلام کند تاکنون چه میزان از کارکنان و مدیران دولتی کاهش یافته است.»
وی در توضیح چگونگی بررسی حجم دولت گفت: « میزان بودجهی جاری نسبت به بودجه کل، از جمله ابزارهای مهم برای بررسی حجم دولت است. هر مقدار بودجه جاری در تناسب با بودجه کل، کوچکتر شود و رضایتمندی مردم افزایش یابد از کارآمدی دولت حکایت میکند. این در حالی است که در آغاز دولت نهم بودجه جاری 23 هزار میلیارد تومان بود اما اکنون این بودجه بالغ بر 90 هزار میلیارد تومان برآورد میشود.»
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام به بررسی معایب و مزیتهای سفرهای استانی دولت پرداخت و گفت: « سفرهای استانی در حدی که مسئولان از زندگی مردم مطلع شوند و ارتباط عاطفی و پیوندهای دوستانه بین دولتمردان و مردم حاکم شود قابل دفاع است.
ولی سوال اینجاست که در کجای دنیا میپذیرند که رییسجمهور و هیات دولت جایگزین همهی نهادهای استانها و شهرهای مختلفی باشند که مردم برای تشکیل آنها هزینه کردهاند؟ رویکرد هیات دولت به گونهای است که در سفرهای استانی خود را جایگزین استانداریها، فرمانداریها و غیره میکند و به طور مثال به جای شورای برنامهریزی استان و یا شهرستان، مجمع عمومی شرکت نفت، گاز، آب و فاضلاب و غیره تصمیمگیری میکند.
سپس افتخار میکنند که قید و بندها را باز کرده و همه شوراها و نهادها را منحل کرده است؛ یک شبه تمام ساختارهایی که طی 80 سال گذشته در برنامهریزیهای مختلف پایهریزی شده منحل میشود و دولت نهم همه این ساختارها را در زیر چتر خود و در هیات دولت متمرکز میکند. آیا هیات دولت آنقدر وقت و توانایی دارد که به همهی این کارها رسیدگی کند؟»